loading...
کتاب وب
رامتین کریمی بازدید : 23 سه شنبه 18 خرداد 1400 نظرات (0)

برای شروع هر کاری لازم است که پیش‌نیازهایی را آماده کنیم. در مورد شروع فرآیند مطالعه‌ی کتاب اولین سوالی که پیش می‌آید این است: چه کتابی بخوانیم؟ پاسخ به این سوال کمی سخت است. به طور کل معرفی کتاب مسئولیتی سنگینی است که تیم تحقیق و مدیریت کتاب وب با تکیه بر بیش از 2 دهه تجربه کاری در زمینه فروش و انتشار کتاب تصمیم گرفته است در این مسیر خطرناک قدم بردارد و شما را با برترین کتاب‌های هر ژانر آشنا کند.

حوزه‌ی مطالعاتی مورد نظر یا مورد علاقه‌ی خود را انتخاب نمایید

 

  

  

 

بگذارید یک گام به عقب برگردیم و یک پرسش‌ مهم‌تر را مطرح کنیم. چرا باید کتاب بخوانیم؟ فواید کتاب خواندن چیست؟ افرادی که کتاب می‌خوانند به چه چیزهایی دست پیدا می‌کنند؟ اگر بخواهیم این سوالات را ادامه دهیم، یک فهرست بلندبالا خواهیم داشت. فهرستی پر از سوالاتی که شاید ذهن بسیاری از افراد را به خود درگیر کرده است. تمام این موارد باعث شد که به فکر تهیه مقاله‌ای بیفتیم و این سوالات مهم را پوشش دهیم. حتی اگر این مطلب کمک زیادی هم به شما نکند، جرقه‌ای را در ذهن‌تان ایجاد خواهد کرد که شما را راهنمایی می‌کند. بیایید با هم این مسائل را بررسی کنیم..

 

اهمیت کتاب خواندن در چیست و چرا کتاب وب تا این حد در معرفی کتاب وسواس به خرج می‌دهد؟

اولین گام برای شروع هرکاری این است که به فلسفه‌ی آن پی ببریم. پیش از شروع کتاب خوانی هم لازم است دلیل این کار را بدانیم. قطعا شما هم هدفی از این کار دارید. حتی اگر برای پر کردن اوقات فراغت خود به کتاب پناه آورده‌اید، این خود می‌تواند دلیل قابل‌قبولی باشد. مگر نه این‌که کتاب دوست ماست؟‌ چه چیزی بهتر از گذراندن ساعات فراغت در کنار یاران و دوستان؟

اما به راستی اهمیت کتاب خواندن در چیست؟ به عقیده‌ی بسیاری از افراد کتاب خواندن مهم است چون به افکار آدمی بال و پر می‌دهد. به ما درس زندگی می‌آموزد و ما را به فردی مجرب تبدیل می‌کند. هم‌زمان ذهن‌مان هم پویا و فعال خواهد ماند و ممکن است در تنگناهای زندگی یاد جمله‌ای از یک کتاب بیفتیم و نور امید در دل‌مان بدرخشد.

شاید اصلا بتوان گفت مهم نیست چه کتابی بخوانیم، در درجه‌ی اول تنها مهم است که بخوانیم. افراد زیادی هستند که عقیده دارند هر کتابی ارزش یک‌ مرتبه خواندن را دارد. کاری به درست یا غلط بودن این جمله نداریم. اما حتی اگر یک کتاب بد را هم بخوانید، در آن صورت قادر خواهید بود کتاب خوب را از بد تشخیص دهید. می‌بینید؟ حتی خواندن کتاب بد هم اهمیت دارد البته اینجاست که همراهمی یک فرد کتابخوان با شما اهمیت پیدا می‌کند. فردی خبره و آشنا در زمینه کتاب می‌تواند با معرفی کتاب هایی که ارزش خواندن دارند به شما در نیل به اهدافتان کمک کند.

 

فواید کتاب خواندن کدام‌اند؟

فارغ از لذتی که کتاب خواندن با خود به همراه دارد، می‌توان فواید بی‌شماری را برای آن مطرح کرد.در ادامه قصد داریم 11 مورد از مهم‌ترین فواید کتاب خواندن را که در تصمیم‌گیری‌های کتاب وب برای معرفی کتاب دخیل بودند را به شما معرفی کنیم.

  1. کتاب خواندن باعث تحرک ذهنی و ورزش مغزی می‌شود. می‌پرسید چه کتابی بخوانیم تا به این هدف دست پیدا کنیم‌؟ پاسخ ساده است. هر کتابی این قابلیت را دارد که ذهن شما را درگیر کند. داستان، فلسفه، تاریخ، سیاست، هنر و ... همه و همه عملکردهای شناختی ذهن را تحریک می‌کنند. زمانی که بر روی متن کتاب تمرکز می‌کنید، تمام ذهن خود را به کار می‌گیرید تا به مفهومی از آن نوشته دست پیدا کنید و این تخصص ماست که در معرفی کتاب شما را یاری کنیم.

  2. کتاب خواندن دانش لغوی را افزایش می‌دهد. زمانی که از یک کتاب خوان می‌پرسید چه کتابی بخوانیم که مفید باشد، او اول از شما می‌خواهد هدف‌تان را از کتاب خوانی بیان کنید. جالب است بدانید که حتی اگر گسترش دایره‌ی واژگان در فهرست اهداف شما نباشد، باز هم ناخودآگاه این اتفاق می‌افتد.
  3. کتاب خواندن شما را آرام می‌کند. اصلا شاید این مورد یکی از مهم‌ترین فواید کتاب خواندن باشد. دیگر چه چیزی مهم‌تر از این‌که هم مطالعه کنید و لذت ببرید؛ و هم استرس و اضطراب را از خود دور کنید؟ (یکی از فاکتورهای مهم در برنامه معرفی کتاب کتاب وب همین گزینه است)
  4. اگر افسرده هستید به جای آن‌که مدام بپرسید چه دارویی بخوریم بهتر است بپرسید چه کتابی بخوانیم تا افسردگی دست از سرمان بردارد. حقیقتا کتاب خود مانند یک روان‌شناس می‌تواند تسکین‌دهنده‌ی آلام شما باشد.
  5. بهبود حافظه و تمرکز بیشتر و بهتر هم که دیگر نیازی به توضیح ندارد. همه با این فایده‌ی کتاب خوانی آشنایی دارند.
  6. همان‌طور که کتاب خواندن دایره‌ی واژگانی شما را گسترش می‌دهد، مهارت‌های نوشتن را نیز تقویت می‌کند. اما چه کتابی بخوانیم تا به این  مهم دست پیدا کنیم؟ سعی کنید به سراغ ادبیات بروید. حتی اگر قرار است نویسنده‌ی مطبوعات شوید، لازم است که از اصول و قواعد نگارش پیروی کنید. کتاب‌های ادبی بهترین مرجع برای این امر هستند.
  7. کتاب خواندن رابطه‌ی مستقیمی با قدرت تخیل دارد. همان‌قدر که نویسنده در تخیلات خویش دنیایی خیالی را خلق می‌کند، شما هم با قدرت تخیل خود وارد این دنیا می‌شوید.
  8. یادتان می‌آید که چند خط بالاتر گفتیم کتاب مانند یک روان‌شناس است؟ این هم یک شاهد دیگر: کتاب خواندن ساعات خواب شما را منظم می‌کند. شروع کتاب خوانی گامی مهم برای اصلاح برنامه‌ی خواب به شمار می‌رود.
  9. حتی اگر هیچ‌کدام از فواید کتاب خواندن را که تا کنون اشاره کردیم قبول نداشته باشید، نمی‌توانید منکر آن شوید که کتاب خواندن سرگرمی بسیار مناسبی است. مخصوصا در ایامی که مجبورید به هر دلیلی در خانه بمانید.
  10. کتاب بخوانید تا شاد شوید! کتاب خواندن روزتان را می‌سازد. روحیه‌ی شما را تقویت می‌کند و شما را برای شروع روزی خوب آماده می‌کند. در برنامه معرفی کتاب سایت کتاب وب دسته بندی کاملا مستقل برای معرفی کتاب های روانشناسی و موفقیت که‌ می‌توانند ذهنتان را آرام کنند و شما را به خوشحالی عمیق درونی ببرند اختصاص داده شده است.
  11. این مورد را در آخر بیان می‌کنیم ولی شاید در میان فواید کتاب خواندن از باقی موارد مهم‌تر باشد. رشد ذهنی مسئله‌ای است که در پی کتاب خواندن اتفاق می‌افتد. به این ترتیب قادر خواهید بود با دیدی متفاوت و عمیق‌تر به همه‌چیز نگاه کنید؛ به اطراف‌تان، به زندگی و به آدم‌هایی که دوروبرتان هستند. این همان مسئله‌ای است که ما را در معرفی کتاب دچار وسواس می‌کند. هر کتابی که شما می‌خوانید می‌تواند زندگیتان را دگرگون کند و شما را وارد دنیای جدید کند.

 

برای شروع چه کتابی بخوانیم و به چه نیاز داریم؟

داریم از پیش‌نیازهایی حرف می‌زنیم که برای شروع کتاب خوانی لازم هستند. قطعا همه می‌دانند که برای خواندن کتاب باید سواد داشته باشند. حتی بهتر است برای کودکانی که هنوز سواد ندارند هم کتاب بخوانید و آن‌ها را علاقه‌مند کنید.

پیش از آن‌که تصمیم بگیریم چه کتابی بخوانیم، باید محیط مطالعه را مهیا کنیم. محیطی که پر از سروصدا و تردد است هرگز برای کتاب خواندن توصیه نمی‌شود. به همین دلیل است که افراد ترجیح می‌دهند به کتاب‌خانه مراجعه کنند. هرچند نمی‌توان هر روز برای مطالعه به کتاب‌خانه رفت و این کار دشوار است. برای این‌که بتوانید برنامه‌ی روزانه‌ی مطالعه‌ی خود را اجرا کنید و با پویش معرفی کتاب سایت کتاب وب همراه باشید می‌توانید هر شب ساعتی قبل از خواب خود را به کتاب خواندن اختصاص دهید. در ساعات پایانی شب، محیط آرام‌تر است و شما می‌توانید پس از خواندن چند صفحه خوابی آسوده را تجربه کنید.

تمرکز عامل مهم دیگری است که از پیش‌نیازهای کتاب خواندن به شمار می‌رود. تا تمرکز نداشته باشید یک خط هم نمی‌توانید بخوانید. سعی کنید عوامل پرت‌کننده‌ی حواس مانند موبایل و کامپیوتر را دور کنید و به دور از هر گونه عامل مزاحم کتاب خواندن را آغاز کنید.

فراموش نکنید پیش از شروع کتاب خوانی،‌ مشخص کنید که چه کتابی می‌خواهید بخوانید. اگر قرار است یک کتاب آموزشی بخوانید به سطح آن توجه کنید. چرا که شاید لازم باشد پیش از مطالعه، اطلاعاتی را در خصوص موضوع جمع‌آوری کنید.

نمی‌دانیم چه کتابی بخوانیم!

ممکن است سردرگم شده باشید و مدام در پی یافتن پاسخ این پرسش باشید که: چه کتابی بخوانم. نگران نباشید، شما تنها انسان روی کره‌ی خاکی نیستید که با این پرسش چالش‌برانگیز مواجه شده‌اید. حتی شاید بارها اقدام به شروع کتاب خوانی کرده باشید و در همان ابتدای راه انگیزه‌ی خود را از دست داده باشید. علاوه بر شما افراد بسیاری نیز به این وضع دچار شد‌ه‌اند. یکی از دلایل این امر می‌تواند این باشد که کتاب خوبی را برای شروع انتخاب نکرده‌اند و این بزرگترین دلیل برای ما است که اقدام به معرفی کتاب کرده‌ایم . ما می‌خواهیم با معرفی کتاب‌هایی که می‌توان روی آ‌ن‌ها حساب کرد شما را با دنیای کتاب‌خوانی آشنا کنیم و با همین تصمیم و کار دین و مسئولیت خود را نسبت به جامعه ایران ادا کنیم.

وقتی کسی برای معرفی کتاب به ما مراجعه می‌کند پیش از هر سوالی از او می‌پرسیم که به چه حوزه‌ای علاقه دارد، به همین دلیل هم هست که در ابتدای این صفحه از شما پرسیدیم به چه حوزه‌ای علاقه دارید تا شما را به سمت مطالب تخصصی همان ژانر هدایت کنیم.

پس برای این‌که بدانیم چه کتابی بخوانیم، باید اول علایق و سلایق خود را مشخص کنیم. البته در بسیاری از موارد، مطالعه در راستای اهداف آموزشی صورت می‌پذیرد. از همین رو باید به نیازهای خود توجه کنید تا بتوانید بهترین کتاب‌های موجود را انتخاب کنید.

انواع ژانرهای کتاب

زمانی که به دنبال انتخاب یک کتاب مناسب برای شروع کتاب خوانی هستیم، به منظور جلوگیری از سردرگمی بهتر است مرحله به مرحله پیش برویم. مقصود از این حرف چیست؟‌ کتاب خوان‌های حرفه‌ای در کتا‌ب‌خانه‌ی خود دسته‌بندی موضوعی دارند. آن‌ها کتاب‌های ادبی را در یک بخش می‌گذارند. کتاب‌های تاریخی را در جایی دیگر و کتاب‌های آموزشی را نیز در قسمتی دیگر قرار می‌دهند. حرفه‌ای ها شاید با رمان و ادبیات شروع کرده باشند، شاید با فلسفه و یا تاریخ. باز هم پای علاقه و نیاز به ماجرا باز می‌شود.

به این ترتیب کار برایتان آسان‌تر خواهد بود. راحت‌تر می‌توانید حوزه‌ی مطالعاتی خود را انتخاب کنید. ژانرهای مختلف کتاب به شما کمک می‌کنند که مسیر خود را برای شروع کتاب خوانی آسان‌تر بیابید. اگر ژانر درست را انتخاب کنید، مطمئن باشید تا آخر عمر کتاب خوان باقی می‌مانید.

روش‌های کتاب خواندن ‌کدام‌اند؟

پاسخ به این پرسش نیازمند زمانی طولانی است. اما به طور کلی چند روش برای کتاب خواندن وجود دارند.

یکی از مطرح‌ترین روش‌های موجود نوت‌برداری است. به کمک نوت‌برداری می‌توانید مفاهیم کلیدی را بهتر به خاطر بسپارید. این روش به ویژه برای مطالعه‌ی کتاب‌های آموزشی و درسی بسیار مناسب است. البته یادداشت‌برداری خود مبحثی گسترده است که تکنیک‌های خاصی دارد.

در این میان شاید عده‌ای هم‌زمان با شروع کتاب خوانی تکنیک‌های تندخوانی را نیز فرا بگیرند. این نیز یکی دیگر از روش‌های مطالعه است که اکنون افراد زیادی به آن روی آورده‌اند. درست مانند نوت‌برداری، این شیوه هم تکنیک‌ها و اصول خاص خود را دارد.

اما فارغ از این شیوه‌ها برخی به سراغ Skimming  و  Scanningمی‌روند. این دو تکنیک مطالعه از جمله تکنیک‌های مطرحی هستند که در دنیا تدریس می‌شوند. در اسکیمینگ متن را سریع می‌خوانید تا به یک شمای کلی از آن دست پیدا کنید. مثلا عنوان و یا پاراگراف‌های اول و آخر را مطالعه می‌کنید. در اسکنینگ نیز تندخوانی می‌کنیم، اما تفاوت آن با Skimming  این است که جزئیات داخل متن هم مورد توجه قرار می‌گیرد.

چه کتابی بخوانیم؟

این پرسشی سخت و در عین حال آسان است. قرار است اینجا به معرفی کتاب بپردازیم. اجازه دهید به یک ضرب‌المثل معروف انگلیسی اشاره کنیم که می‌گوید کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. اگر شیفته‌ی طرح جلد کتابی شدید، آن را بردارید و ورق بزنید. شاید محتوای داخل کتاب به درد شما نخورد. اگر این شیوه را پیش بگیرید و تنها بر اساس ظاهر کتاب، اقدام به خرید کنید، پس از مدتی کتاب‌خانه‌ای خواهید داشت که از لحاظ ظاهری زیباست ولی حقیقت آن است که هیچ ارزش دیگری برای شما ندارد.

اگر نمی‌دانیم چه کتابی بخوانیم، نباید تنها بر اساس ظاهر کتاب انتخاب کنیم (البته کتاب‌هایی وجود دارند که در کنار طرح جلد زیبا، مطالبی فوق‌العاده ارزشمند هم دارند). ا ما مشورت کنید و از ما بپرسید. نمی‌توانید به زور خود را به مطالعه‌ی یک ژانر خاص محدود کنید. مثلا اگر می‌بینید دوستان‌تان تاریخ می‌خوانند تنها برای فخرفروشی به سراغ مطالعه‌ی تاریخ نروید. اگر واقعا قصد دارید در این زمینه اطلاعاتی کسب کنید و با دوستان خود مباحثی مفید داشته باشید، آن‌گاه می‌توانید به سراغ این کتاب‌ها بروید.

 

بهترین کتاب‌های جهان؛ انتخابی خوب برای شروع کتاب خوانی

بارها در طی این مطلب در پاسخ به پرسش «چه کتابی بخوانیم؟» موضوع را از زوایای مختلف بررسی کردیم. اما هرگز پاسخ مشخصی به این سوال ندادیم. اما اگر هنوز هم در یافتن پاسخ این سوال با مشکل مواجه هستید،  می‌توانید با بهترین کتاب‌های جهان شروع کنید. بعضی از کتاب‌ها آن‌قدر مطرح هستند که حتی افرادی که کتاب خوان نیستند هم نام آن‌ها را شنیده‌اند. بله، از همین کتاب‌ها برای شروع کتاب خوانی کمک می‌گیریم . برنامه معرفی کتاب خود را بر همین اصل استوار خواهیم کرد.

اما چه مزیتی در این سبک مطالعه وجود دارد؟ حقیقت آن است کتابی که با اقبال عمومی مواجه شده است و یا حتی در طول سالیان، نام آن هم‌چنان بر سر زبان‌هاست می‌تواند گزینه‌ی خوبی برای شروع باشد. چنین کتاب‌هایی در سرتاسر دنیا خوانده شده‌اند. افراد بسیاری از خواندن و مطالعه‌ی آن‌ها لذت برده‌اند. کتاب‌هایی که گستره‌ی وسیعی از سلایق مختلف را پوشش داده‌اند، قطعا آن‌قدر قدرت‌مند هستند که شما را نیز راضی کنند.

پس برای این‌که دیگر مدام نپرسیم که چه کتابی بخوانیم، بهتر است دست به کار شویم و سراغ لیست‌های معرفی کتاب سایت کتاب وب رویم.

کلام پایانی

آن‌چه در این مقاله خواندید، صرفا جمع‌آوری مطالبی بود که شاید بسیاری از شما پیش‌ از این هم به آن‌ها واقف بوده‌اید. در طول این مقاله کوشیدیم به طرق مختلف به سوالاتی نظیر چه کتابی بخوانیم؟ از کجا شروع کنیم؟ با چه روشی مطالعه کنیم؟ برای مطالعه به چه پیش‌نیاز‌های احتیاج داریم و مواردی از این دست، پاسخ‌های مفیدی بدهیم.

اگر هم‌چنان مشتاق به شروع کتاب خوانی هستید، جای درستی آمده‌اید. کتاب وب به شما کمک می‌کند تا مسیر خود را پیدا کنید و در این راه گام‌ بردارید.

رامتین کریمی بازدید : 27 شنبه 28 فروردین 1400 نظرات (0)


با عنوان انگلیسی (How to be lovely: The Audrey Hepburn way of life)، کتابی در حوزه نگاه به زندگی است که بعد جدیدی از زندگی از دید یکی از بهترین ستاره های سینمای هالیوود، آدری هپبورن ارائه می‌دهد.
این کتاب، نوشته خاصی از کتاب‌های مربوط به زندگینامه هنرمندان و مشاهیر محسوب می‌شود که بیشتر نگاه و سبک زندگی را در برمی‌گیرد. 


درباره‌ی نویسنده‌ی  کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن


ملیسا هلسترن، نویسنده آمریکایی کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن می‌باشد که این کتاب اولین کتابی است که او به مرحله چاپ رسانده است، او در شیکاگو زندگی می‌کند و در دانشگاه میسوری شهر کلمبیا تحصیل کرده است.
او خود را یک مدیر خلاق می‌داند، که با بسیاری از شرکت‌های بزرگ در زمینه توسعه استراتژی، تبلیغات و برندسازی فعالیت می‌کند، همچنین او یک تیم بازاریابی را در زمینه بازاریابی محتوا، تجربیات مشتریان و برنامه‌های آنلاین هدایت می‌کند.
ملیسا هلسترن به عنوان یک نویسنده آزاد، از طرفداران سخت آدری هپبورن، شخصیت و نوع زندگی وی بود که در سال 2002 این کتاب را منتشر نمود، او کسی بود که بیان کرد، آدری هپبورن متخصص هنر زن بودن است. 
ملیسا هلسترن، در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن خواهان این است که مانند یک دختر متفکر و خوش‌بین، به ابعاد مختلف زندگی هنرپیشه محبوب سینما، آدری هپبورن و رمز و رازهای محبوبیت، صمیمیت و زیبایی او و همچنین، مبارزاتش در طول زندگی و نحوه برخورد با آنها بپردازد.

آدری هپبورن، راهنمای همگان برای دوست داشتنی بودن


آدری هپبورن با نام اصلی آدری کاتلین راستن (1929-1993) ستاره نوستالژیک هالیوود و مدل بریتانیایی هلندی‌تبار متولد بلژیک بود، وی به آخرین معصوم سینما معروف است.
آدری از زمان کودکی به شدت عاشق رقص باله بود، او اولین بار در صحنه تئاتر استعداد هنری خود را به رخ کشید، نمایشی با عنوان «ژی ژی» اثر یک نویسنده فرانسوی، او با حضور در این نمایش توانست دروازه ورود خود به دنیای بازیگری، هنر و شهرت را پیدا کند.
ستاره فیلم‌های عشق در بعدازظهر، داستان راهبه، صبحانه در تیفانی، تعطیلات رمی، ستاره زیبای من و ... میان عاشقان در سینما و آثار هالیوودی جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد، او به خاطر نقش‌های جذاب و درخشان در فیلم‌ها بسیار مورد تحسین همگان قرار گرفته است، او چهار بار نامزد جایزه اسکار و یک بار هم بخاطر بازی در فیلم تعطیلات رومی‌ برنده این جایزه با ارزش شد، همچنین او بخاطر بازی در این فیلم، تنها زنی بود که توانست همزمان سه جایزه، اسکار، بفتا و گلدن گلوب را کسب نماید.
از جمله آثار مهم دیگر او عبارت است از: معما، سابرینا، چگونه یک میلیون بدزدیم، عمارت‌های سبز، پاریس در تب و تاب، رابین و ماریان و ...
آدری هپبورن در سال 1952 با مرد جوانی به نام جیمز هانسون نامزد کرد، اما پس از مدت کوتاهی از او جدا شد، آدری در سال 1954 در هنگام فیلمبرداری فیلم جنگ و صلح با مل فرر آشنا شد و سپس با او ازدواج کرد، این دو زوج سینمایی در سال 1960 دارای فرزند پسری به نام شان شدند، آدری در سال های 1965 و 1967 سقط جنین را تجربه نمود و در نهایت در سال 1968 از هم جدا شدند. در سال 1969 آدری در یک سفر دریایی با یک روانپزشک ایتالیایی به نام آندره دوتی ازدواج نمود و از او در سال 1970 صاحب فرزند پسری به نام لوکا شد، در نهایت او در سال 1982 از آندره دوتی نیز جدا شد.
او علاوه بر زبان‌های مادری خود، یعنی انگلیسی و هلندی به زبان‌های ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی نیز تسلط داشت.
آدری در نهایت در سال 1993 زمانی که 63 سال سن داشت، به دلیل بیماری نادر سرطان آپاندیس، در سوئیس درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد، آخرین اثر سینمایی که از او به یادگار مانده است فیلم همیشه می‌باشد.
آدری در دنیای پوشاک و مد سبک خود را به سوی ساده بودن روانه می‌کرد، سبک ساده جذاب او همیشه مورد توجه دوستداران و علاقمندان وی و دنیای مد قرار می‌گرفت و مدلی مناسب برای دختران بود، سبک پوشش او هنوز هم مورد توجه دوستداران وی است و طرفداران زیادی را داراست.
او علاوه بر موفقیت در آثار سینمایی‌اش و نامزدی و کسب جایزه اسکار، به فعالیت‌های نیکوکارانه و بشردوستانه در قبال کودکان و نیازمندان بسیار معروف بود و رفتار و شخصیت مهربانانه وی در هالیوود شهره عام و خاص بود.
فعالیت‌های انسان دوستانه آدری هپبورن در طول جنگ جهانی دوم همیشه بخش مهمی‌ از زندگینامه رسمی‌ او بود. بازیگر زن بریتانیایی در طول جنگ به هلند رفت، زیرا مادر هلندی او معتقد بود که این کشور به دلیل بی‌طرفی امن خواهد بود اما با این حال نازی‌ها حمله کردند. هپبورن، مانند میلیون‌ها نفر دیگر، وقتی نازی‌ها جیره غذایی را برای هلندی‌ها قطع کردند، تقریبا گرسنه بود. چهره تلخ غمگین او ناشی از بدرفتاری‌هایی بود که در طول جنگ دیده بود، او برای حمایت از مقاومت مردم هلند، درآمدهای خود از اجراهای باله را خرج آنان می‌کرد.
در دورانی که آدری هپبورن زندگی می‌کرد، نژادپرستی عمدتاً قابل قبول و نهادینه شده بود و خیلی‌ها به آن بی توجه بودند، از جمله افرادی که به انتقاد از این مسئله پرداخت و به آن توجه می‌کرد، آدری هپبورن بود، وی بیانیه‌ای جسورانه مبنی بر عدم نژادپرستی داد و در هر جوامعی و این موضوع را به طور دائمی‌ زشت و غیر قابل قبول می‌دانست.
آدری در طول سال‌ها تلاشش این بود، صدای خود را به طور مستقیم در مورد موضوعات مهم که نگرانی زنان بسیاری در جهان است، به گوش همگان برساند، از جمله: شغل و کار کردن زنان، زندگی عاشقانه آنها، مادر بودن و روابط مادرانه که تمام این مسائل در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن ذکر می‌شود.

سبک زندگی منحصر به فرد آدری با توجه به کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن


کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن در حقیقت یک سبک زندگینامه روانشناسانه محسوب می‌شود، در حالی که تاریخچه‌ی زندگی این بازیگر موفق را بیان می‌کند، دلایل موفقیت و سبک زندگی آدری را هم بیان کرده است.
یک ستاره‌ی سینما که از نظر خیلی‌ها ممکن است بی‌عیب و نقص و کامل به نظر بیاید و یک زندگی دست نیافتنی داشته باشد، اما آدری هیچ‌وقت سعی نکرده خودش را بدون عیب و نقص نشان دهد، در این کتاب هم به تمامی‌ این نکات اشاره می‌کند. در واقع افراد موفق به طور ناگهان و یک‌ شبه موفق نمی‌شوند.
این بازیگر موفق حتی در دوران پیری هم تلاشی برای تغییر خودش و تبدیل شدن به آدری هپبورن هجده ساله نکرد و کاملاً شبیه یک زن پیر معمولی به نظر می‌رسید و رفتار می‌کرد، در واقع با استفاده از ذهن قوی‌اش و با اعتماد که به خودش داشت، نیازی به ایجاد یک ظاهر همه پسند برای دیگران نداشت.
در بسیاری از موارد، نویسندگانی به نوشتن کتاب زندگی آدری، نزدیک شدند، اما او هرگز موافقت نکرد، او انسان دوست داشتنی بود که موفقیت را به عنوان یک بازیگر، یک مادر و یک انسان خیر یافت.
آدری شاید یک زندگی جذاب را سپری نکرده باشد اما به جرأت می‌توان گفت که زندگی کاملش را انجام داد، او یک مدل الهام‌بخش و مداوم برای زنان امروز است و او راه خود را در قلب میلیون‌ها نفر پیدا کرد که مایل بودند درست مانند او باشند.

نوع نگارش و فصل های کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن 


نویسنده کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن را، بر اساس موفقیت‌ها و شکست‌ها، زندگی و حرف‌های هنرپیشه محبوب دنیای هالیوود، بازخوانی مصاحبه‌های او، حرف‌ها و نظرات دوستان، آشنایان و نزدیکان او با نثری صمیمی، در قالب ده فصل به نگارش درآورده است، این فصول خواننده را بارها و بارها به سبک زندگی، نقطه نظرات، راه و روش‌های زندگی دوست داشتنی و همچنین تفکرات آدری و راه‌های رسیدن به شادی و خوشبختی نزدیک می‌کند.
عناوین این ده فصل عبارت است از:

1.شادی
2.موفقیت
3.سلامتی
4.عشق
5. خانواده
6. دوستی
7. رضایت
8. سبک
9. شهرت
10.انسانیت

کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، بیشتر شباهت فراوان به مستند زندگی واقعی یا مصاحبه‌های تلویزیونی با افراد نزدیک به یک شخصیت معروف را دارد، به این معنا که دارای داستان مشخص نیست که با شخصیت اصلی کتاب و زندگی اش همراه شوید بلکه برش‌هایی است از حرف‌ها و نقل قول هایی از افرادی که به آدری هپبورن نزدیک بوده‌اند.
در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن به جمع‌آوری برخی از نقل قول‌های الهام‌بخش از مصاحبه‌های بسیاری که او در سراسر دوران حرفه‌ای خود انجام داده است، پرداخته می‌شود و دارای عکس‌های زیبا از او نیز است. یادگاری شگفت‌انگیز برای هر طرفدار او در سرتاسر جهان، خواندن این کتاب بسیار لذت‌بخش، با اطلاعات خوب، ساختار مناسب و سرگرم کننده است. 


مفاهیم با ارزش کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن 


در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، به درس‌هایی جذاب از زندگی پرداخته می‌شود که به شیرین کردن زندگی بسیار کمک خواهد کرد، درس‌هایی که از زندگی پر فرازونشیب یکی از بهترین زنان تاریخ خواهیم گرفت.
در این کتاب در مورد شخصیت یک زن ستاره هالیووده صحبت شده، که چرا بعد از چندین و چند سال هنوز کسی نتوانسته است جایش را بگیرد، نه بخاطر چهره، اندام و صدای فوق‌العادش یا نه بخاطر تکنیک‌های بازیگری عجیب و خارق‌العادش بلکه بخاطر اینکه آدری به شدت خودش بود، ستاره شدن هدفش نبود بلکه مهربان بودن، زن بودن، مادر بودن و انسان بودن هدفش بوده است.
آدری هپبورن هیچ وقت در هالیوود خانه‌ای نخرید چون کار در سینما براش اولویت نبود اون بلافاصله بعد از تموم شدن فیلم برداری به باغچه خودش در سوئیس برمی‌گشت چون زندگی کردن در کنار خانواده و آشپزی برای پسران و همسرش برایش در اولویت بود، او عشق را در خانواده، امنیت و سادگی می‌دید نه شهرت و ستاره بودن.


در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن این‌طور بیان می‌شود که زیبایی تکرار نشدنی آدری بخاطر سادگی عجیب ظاهرش بود، او همیشه عقیده داشت باید همیشه منظم و زیبا بود ولی نه در حدی که خودت را به یک ماشینی تبدیل کنی که مدام وظیفه ماسک گذاشتن رو پوستت رو خواهد داشت.
آدری با وجود بسیاری از مشکلات همچون از دست دادن پدرش، آسیب‌هایی از جنگ، سقط جنین و ازدواج های ناکام، موفق به غلبه بر این بدبختی‌ها شده و به ما یادآوری می‌کند که با وجود تمام حوادث سخت و عجیب زندگی می‌توان به انسان و زنی تبدیل شد که دارای شخصیت، سبک زندگی، ظرافت و قدرت است.
در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، بیشتر این‌طور بیان می‌شود که آدری زندگی را برای زندگی کردن می‌خواست، برای لذت بردن از هر نفس در زندگی، لذت بردن از زن بودن و مهم تر از آن انسان بود، لذت بردن از نگاه به آنهایی که دوست داری یا وقت گذراندن با آنها، لذت بردن از حمایت‌های انسان دوستانه و دیدن لبخند بر روی لب‌های کسانی که به کمک تو نیاز دارند. 
ما بیشتر از هر زمانی در زندگی خود تنهاییم، بیش از حد به کار مشغولیم، تاکیدمان به مسائل بیهوده در زندگی است، ما تا حدودی فراموش کرده‌ایم که واقعا چه چیزهایی در زندگی دارای ارزش می‌باشد، مشکلات خود را بزرگ کرده‌ایم و سختی‌های زیادی به دلمان راه می‌دهیم، او در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن به ما می‌آموزد که چطور زندگی خود را کنترل نماییم و بتوانیم با تمام مشکلات و سختی‌ها به زندگی خود بپردازیم و رشد کنیم.

خرید کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن با ارسال رایگان

رامتین کریمی بازدید : 76 چهارشنبه 08 اسفند 1397 نظرات (0)

کتاب بیشعوری مناسب چه کسانی است؟

وقت‌هایی در زندگی ما هست که از رفتارهای ناشایست و غیرمتعارف و غیر قابل قبول اطرافیان خود به ستوه آمده باشیم و ندانیم دلیل این رفتارها چه چیزی می‌تواند باشد. در مواجه با این سؤال نمی‌دانیم چه پاسخی باید به خودمان بدهیم و در دریایی از ابهام غرق می‌شویم. برای رفع این ابهام نیاز به کمک داریم. این کتاب می‌تواند همان کمک بیرونی برای شناخت بیشعوری افراد موجود در جامعه باشد. اگر هم به دنبال ایجاد تغییرات مثبتی در رفتارهای خود هستید این کتاب به عنوان یک کتاب در موضوع خوددرمانی می‌تواند مفید باشد. 

موضوع اصلی کتاب بیشعوری، روانشناسی یکی از تیپ‌های جامعه است. البته کتاب بیشعوری را نمی‌توانیم یک کتاب علمی در این حوزه بدانیم، چون واقعیت‌های جامعه را با لحن طنزآلودی توضیح می‌دهد.

نویسنده‌ی کتاب، خاویر کرمنت و مترجم آن محمود فرجامی است. این کتاب مدت‌ها در انتظار دریافت مجوز ارشاد بود و مترجم کتاب که امیدی به دریافت مجوز از وزارت ارشاد نداشت، تصمیم گرفت کتاب را در وبگاه شخصی خود منتشر کند و از علاقه‌مندان خواست در صورت تمایل مبلغی را به اندازه‌ی پول یک پیتزا به حساب مترجم واریز کنند.

این روند ادامه داشت  تا در سال 1393 این کتاب توسط نشر تیسا مجوز گرفت و منتشر شد و بلافاصله در شمار پرفروشترین کتاب‌های سال قرار گرفت و به‌سرعت به چاپ بیستم رسید. اکنون نیز این کتاب به چاپ سی و هفتم رسیده است و در حال حاضر جزء کتاب‌های پرفروش چند سال اخیر ایران نیز هست. این کتاب در 5 فصل و 192 صفحه تدوین شده است.

 

مروری بر کتاب بیشعوری:

دکتر خاویر کرمنت بیشعوری موجود در جامعه را یک بیماری می‌داند. یک بیماری مسری و خطرناک. او این بیماری را خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشر می‌داند و بیان می‌کند هرچه یک بیماری خطرناک‌تر و شایع‌تر باشد مقابله با آن ضروری‌تر است. برای مقابله با این معضل بزرگ تاریخ بشریت نیاز به یک راهنمای عملی ارزشمند می‌باشد که این کتاب می‌تواند همان منبع ارزشمند باشد. با اینکه ماجراهای ذکرشده در این کتاب ساختگی است اما همگی آن‌ها به واقعیت نزدیک هستند و به شکلی ملموس در زندگی ما وجود دارند.

 کتاب با مقدمه‌ای از مترجم و پیشگفتار نویسنده شروع می‌شود. خاویر کرمنت در این پیشگفتار می‌گوید که چه اتفاقی افتاد که وی را بر آن داشت که چنین منبع ارزشمندی را تدوین کند. دکتر خاویر کرمنت از سطح رفاه و زندگی اجتماعی قابل قبولی برخوردار بود. ماجرا از جایی شروع می‌شود که پسر وی به جای ادامه دادن مسیر راه ترسیم‌شده توسط پدر تصمیم می‌گیرد که به استخدام ارتش درآید و علی‌رغم مخالفت پدر بر تصمیم خود استوار می‌ماند و مسیر خود را انتخاب می‌کند. این شروع بحران‌های شخصی دکتر کرمنت می‌باشد که پس از آن همسر و دخترش هم او را ترک می‌کنند . کرمنت که درمانده شده بود در نهایت با مراجعه به مشاورش و مشاجره‌ی فراوان با او خود را یک بیشعور می‌داند و درصدد این برمی‌آید که مشکل خود را حل کند.

 

چه کسی بیشعور است:

نویسنده‌ی کتاب بیشعوری معتقد است که بی‌شعورها افرادی نابغه و باهوش هستند. نابغه‌هایی خودخواه، مردم‌آزار و با اعتماد‌به‌نفسی کاذب. این افراد با منفعت‌طلبی‌های خود، در نهایت به خود و جامعه‌شان آسیب می‌زنند. به قلم نویسنده اکنون دنیا به کام بیشعورهاست و گویی بیشعورها سال‌هاست در جهان متحد شده‌اند.  به همین دلیل معتقد است باید کاری کرد وگرنه بیشعورها دنیا را نابود می‌کنند. اوهمچنین در فصل اول از این کتاب می‌گوید بیشعوری یک نوع اعتیاد است. اعتیاد به قدرت، عدم وظیفه‌شناسی و شهوت تسلط بر دیگران. در کتاب بیشعوری بیشعورها را می‌توان از رفتار قلدرمآبانه‌شان شناخت و همچنین بیان می‌کند اگر با این رفتارها به نتیجه‌ی مورد علاقه‌شان نرسند شروع به حقه‌بازی و کلک می‌کنند و قانون و مقررات انگولک می‌کنند. از نظر او بیشعورها قبول نمی‌کنند که باید مسئولیت‌پذیر باشند و یا دست‌کم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند.

در کتاب بیشعوری با چند خصیصه‌ی بیشعورها آشنا می‌شویم که به شرح ذیل است:

  1.     خودپسندی فجیع
  2.     نفرت‌انگیزی بی حد
  3.     خیرخواهی متکبرانه
  4.    ضمیر ناخودآگاه غیر قابل نفوذ
  5.     کسب قدرت با خوار و ضعیف کردن دیگران
  6.     امتناع از صفات اصلی انسانی
  7.     سوءاستفاده‌ی بی‌رحمانه از آدم‌های ساده

در کتاب بیشعوری با انواع مختلف بیشعور  نیز آشنا می‌شویم:

  1. بیشعور اجتماعی
  2. بیشعور تجاری
  3. بیشعور مدنی
  4. بیشعور مقدس‌مآب
  5. بیشعور عرفان‌باز
  6. بیشعور دیوان‌سالار
  7. بیشعور بیچاره
  8. بیشعور شاکی

نویسنده در فصل سوم کتاب بیشعوری به بررسی ابتلای دسته‌جمعی جامعه به بیشعوری می‌پردازد و در نهایت در خصوص زندگی با بیشعورها و روش‌های در امان ماندن از گزند آن ها صحبت می‌کند. روش‌هایی برای کار کردن با بیشعورها، برخورد با دوستان بیشعور، ازدواج با بیشعورها و سایر موقعیت‌های مشابه را معرفی می‌کند و روش‌های درمان بیشعوری را نیز شرح می‌دهد. از نظر او قدم  اول در درمان بیشعوری شناخت و آگاهی به بیشعور بودن است و معتقد است فرد تنها با قبول این قسمت از درمان می‌تواند به مراحل بعدی درمان برود. در ادامه‌ی این فصل نویسنده روش‌ها و ابزارهای درمان را معرفی می‌کند.

 

معرفی کتاب بیشعوری را با آخرین جمله‌ی کتاب به پایان می‌بریم:

«واقعیت تلخ آن است که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیا به مشام ما می‌رسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتی است که دیگر این بو را احساس نکنیم به این دلیل که شامه‌مان به آن عادت کرده باشد.»

حال شما به این پرسش پاسخ دهید که آیا بویی حس نمی‌کنید؟

 

خرید کتاب بیشعوری با ارسال رایگان

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 114
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 97
  • بازدید ماه : 212
  • بازدید سال : 3,580
  • بازدید کلی : 11,655